عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وب سایت من خوش امدید تنها وبلاگ آموزشي اصول تصويرسازي براي هنرجويان گرافيك و تصويرساز اميدوارم مورد استفاده هنرجويان جوان قرارگرفته باشد. ليلا رخشي قاضياني بابيش از بيست سال سابقه هنري در هنرها تجسمي وفعاليت در زمينه گرافيك ، نقاشي ، عكاسي ، تصويرسازي شركت در جشنواره و برپايي نمايشگاه انفرادي و گروهي دررشت ، اراك ، تهران






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
122

آمار مطالب

:: کل مطالب : 110
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 4

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز :
:: باردید دیروز :
:: بازدید هفته :
:: بازدید ماه :
:: بازدید سال :
:: بازدید کلی :

RSS

Powered By
loxblog.Com

اصول تصويرسازي

تصويرسازي كتاب كودك
سه شنبه 7 ارديبهشت 1395 ساعت 12:3 | بازدید : 85 | نوشته ‌شده به دست ليلارخشي قاضياني | ( نظرات )

بديهي است كه تاريخچه تصويرگري كتاب كودك با پيشرفت هاي فني هنر گرافيك ارتباطي تنگاتنگ دارد ، با اين حال شكي نيست كه سال ها پيش از ظهور نخستين فرايند ابتدايي چاپ ، كودكان از اشتياق وسوسه ي بزرگترها براي انتقال داستان ها به ايشان از راه چشم ، هم لذت برده و هم چيزهايي ياد گرفته اند . در بهترين شكل آن ، اين فرضيه قابل ذكر است كه هنرمند به دنياي كودكان توجه داشته باشد ، آن را به خوبي بشناسد و براساس اين بينش و آگاهي ، در تصاويرو نقاشي هاي خود واقعيت ها راترسيم كند كه با دنياي كودكان منطبق و با دنياي بزرگسالان متفاوت باشد . بدترين نوع تصويرپردازي كه متاسفانه واقعي نيز به نظر مي رسيد ، متعلق به اولين دوره تصويرپردازي براي كودكان است . نوعي كه هنرمند تمايلي به ايجاد تغيير هايي در سبك هنري خود نداشت ، هنرمند همه چيز را زيبا وشيرين و دوست داشتني تصوير مي كرد . كودكان را با چانه هايي گرد و كودكانه ، لب هايي هميشه خندان ، همراه با بره هاي معصوم ، تولد سگ هاي زيبا و كوچك و .... ترسيم مي كرد . البته به اين تصويربايد يك پس زمينه شاد و سبز و زيبا را هم اضافه نمود . اين تصويرپردازي رمانتيك و احساسي ، فرسنگها از دنياي كودكان فاصله داشت . در اين تصويرپردازي كه طبعا غير واقعي بود ، كودك آنچنان نشان داده مي شد كه هنرمند بزرگسال فكر مي كرد . تصويري كه از دنياي واقعيت ها فاصله بسيار داشت . چنين سبكي نمي توانست با واقعيت هاي دنياي اطراف خود ستيز كند و يا از كنار آن ها به سادگي بگذرد ، در نتيجه عكس العمل و پاسخ به اين سبك هنري رمانتيك و احساسي ، گرايشي 180 درجه اي به واقعيت گرايي بود .

هنرمندان اين سبك جديد هنري چنين استدلال مي كردند كه دنيا را آنطور كه هست بايد ديد و روي استدلال خود ، اصرار داشتند . براي اين تصويرگران ، تاكيد در جزء جزء واقعيت مطرح بود و هيچ چيز - چه تلخ و چه شيرين - از قلم هنرمند نمي افتاد . هنرمند بالحظه لحظه و ذره ذره ي دنياي واقعي ، صادقانه برخورد مي كرد و دنيا را دقيقا با تمام جزئياتش به تصويرمي كشيد . اين تصويرپردازان معتقد بودند كه آنچه ترسيم مي شود ، براي كودكان زيبا نيست و احساس زيبايي را تنها زماني مي توان خلق كرد كه هنرمند واقعيت دنياي اطراف خود را با چشمان احساس خود ، انتخاب كند و سپس به وسيله دستاني حساس آن را به تصويردرآورد . لازم است هنرمند تصويرساز اطلاعات كاملي از تكنولوژي چاپ ، هنر رنگ شناسي وسبكهاي مختلف نقاشي و .... داشته باشد . چراكه اين آگاهي ها و اطلاعات ، بركيفيت و توانائي هاي هنري او مي افزود و از نظر كيفي نيز به كار غنا مي بخشيد . هنرمنداني كه در اين مرحله خاص از تصويرپردازي مطالب كودكان ظاهر شدند ، داراي سبك يك دستي نبودند و واقعيت از ديدگاه آن ها ، ر طيف و سيعي از سبك هاي هنري پرداخت مي شد . اين طيف وسيع بايك تنوع عظيم در تصويرپردازي ، دربين دو قطب قرار مي گرفت . بدين صورت كه يك قطب ، تصويرپردازي واقع بينانه قرار داشت و در قطب ديگر ، تصويرپردازي باتخيل گمراه كننده . هرچند تصويرپردازي در اين دو قطب متنوع بود ، ليكن تمام تصاوير براساس يك زيربنا و بنياد كلي قرار داشتند . چون تمام اين تصويرگران معتقد بودند تصاوير ي از طبعت يا انسان كه با يك رشته واقعيت هاي ضروري و اجباري گره خورده اند ، به گونه اي ترسم مي شوند كه نشان مي دهند يك مغز بزرگسال درباره آنها انديشيده و چشمان يك بزرگسال ، آن ها را ديده است . بنابراين در اين سبك خاص واقع گرايانه ، اولين موضوع مهمي كه مي شد مطرح كرد اين بود كه براساس چنين تفكري ، هرگز نمي توان يك الفباي خاص هنري براي تصويرپردازي مطالب كودكان يافت . چون در ترسيم واقعيت ، اين انديشه وچشم بزرگسال بود كه مي ديد وآنچه را كه كه مي ديد ، به كمك انديشه به تصويرمي كشيد .

گروهي از تصويرگران كودك معتقد بودند ، تصويري كه پرداخت مي كنند ،  براي كودك زيبا و جالب است . اعتقاد آن ها براين بود كه دنيايي را كه آن ها تصويرمي كنند ، آنقدر زيبا و ديدني است كه بايد در آن خيره شد . گروه ديگر تصويرسازان كه يك گام فراتر گذاشته ، معتقد بودند كه : اگر تصوير براي كودكان است ، بايد با موارد موضوع داستان صادقانه برخورد كنند و احساس و عاطفه ي داستان ، روح و فضاي داستان را به درون خود متجلي و منعكس كند . اين نگاهي واقع گرايانه به دنياي اطراف بود . دنياي واقعي به داستان ها راه يافته بود و تصويرپرداز نيز با دنياي داستان ، صادقانه برخورد كرده بود.

133
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تصويرسازي براي مطبوعات2
دو شنبه 6 ارديبهشت 1395 ساعت 18:38 | بازدید : 84 | نوشته ‌شده به دست ليلارخشي قاضياني | ( نظرات )

براي تصويرسازاني كه كارويرايشي انجام مي دهند، اولين مرحله ايجاد تصورات بايد با سرعت انجام شود . تصور ايده ها را با طراحي كردن و كشيدن نقشه و ايجاد طراحي هاي نامفهوم و كشيدن طرح آغاز مي نمايد... يك ايده بزرگ تنها در صورتي كارآمد است كه مفاهيم را خوب منتقل كند و مرحله تصورات ، اولين آزمايش يك مفهوم و صحت آن است .

تصويرسازي ها با تكنيكي تركيب مي شوند كه از عناصر عكاسي ديجيتال ، كولاژ و عناصر دوباره طراحي شده و مجددا كارشده ، استفاده مي كند تا در كل صفحه و در حاشيه داخلي صفحات ضميمه يك مجله هفتگي رنگي به شكل موثر استفاده شود . ايجادتصويرسازي هاي چشمگير با اجراي عالي و تفكري پيشرو ، درمهلت محدود وبا دستمزد پايين ، غالبا بدون يك متن كامل همراه آن ، تماما بخشي ازكاريك تصويرسازويرايشي است . درتصويرسازي براي مطبوعات بزرگسالان ، شرايط كلي مخاطب ، ويژگي بصري و كلي نشريه اي كه تصويرسازي براي آن انجام مي شود وشرايط فرهنگي جامعه ي مخاطب درنظر گرفته مي شود . حتي نوع كاغذ نشريه و شرايط چاپ آن درچگونگي تصويرسازي موثراست . دراين زمينه رنگ اهميت كمتري نسبت به تصويرسازي براي كودكان دارد و بسياري ازاوقات درنشريه تمام رنگي براي بزرگسالان ، تصويرگر باوجود امكان استفاده از تمام رنگ ها ، عمدا رنگ هاي محدود و تيره اي را انتخاب مي كند . تصويرسازي يك رنگ كه درآن فقط از رنگ سياه استفاده شده باشد براي بزرگسالان كاملا گوياست ، اما براي ارتباط با كودكان مناسب نيست . تصويرسازي براي بزرگسالان درايران نيز پيشينه اي ديرينه دارد ، تاانجا كه ماني صاحب كتاب يا كتاب هايي بوده است براي تبليغ عقايد و نظرات خود ، به ارزش وتوانايي هاي تصويرو نقش براي ارسال پيام و ايجاد وارتباط و نفوذمخاطب توجه نموده وازاين امكان براي تبليغ خود استفاده كرده است .

مسيرنگارگري در جهان و ايران خارج از بحث است اما قابل ذكر مي باشد كه پس از ورود صنعت چاپ به ايران واغاز كار مطبوعات ، تصويرسازي به صورت گوناگون بافن آوري جديد ، خود راتطبيق مي دهد و به كارمي آيد . درغرب نيز تصويرسازي پس ازاختراع چاپ به تدريج در اثارچاپي وارد شد . نخستين تصويرسازي ها در مطبوعات اروپايي ونيز ايران ، منطبق با امكانات چاپ هاي ابتدايي بود وخط در آنها عنصر اصلي و مهم بصري به شمار مي رفت و در تصويرسازي مطبوعاتي تا سالها رنگ حضور نداشته است . ازويژگي هاي ارزشمند تصويرسازي مطبوعات نخستين ، هماهنگي تصوير و نوشته هاي متن از لحاظ بصري است كه هم در مطبوعات قديم غرب وهم در روزنامه هاي چاپ سنگي ايران ديده مي شود .

در نخستين مطبوعات ايران ، هنرمنداني چون صنيع الملك ، ابوتراب ، ميرزا موسي و ... تصاويري ارزشمند را هماهنگ با فضاي بصري روزنامه به وجود آورند . دومين نشريه پارسي زبان ، وقايعاتفاقيه كه به همت ميرزاتقي خان اميركبير و تحت نظر او منتشر شد در پنجم صفر 1277 ، به روزنامه دولت عليه ايران تغير نام داد . مديريت روزنامه جديد برعهده ميرزا ابوالحسن خان غفاري ملقب به صنيع الملك ، گذاشته شد . اين نشريه را مي توان نخستين روزنامه مصور ايران به حساب آورد. درهر شماره اين روزنامه ، چند تصوير به قلم صنيع الملك ، با اجراي قوي و ماهرانه ، ارائه شده است كه موضوع آن ها تصويررجال و اشراف و بناها و كاخ هاي معروف است . روزنامه هاي علمي ، شرف ، شرافت ، ادب ، طلوع ، چهره نما ، شاهنشاهي ، عدالت ، آزاد و اميد ازديگر نشريات مصور دوره قاجار بوده اند و در اين ميان روزنامه شرف و شرافت از نظر مصورسازي و ارزشهاي بصري قابل تاكيد هستند . روزنامه شرف از سال 1300 ه ق ، بانقاشي هاي ميرزاابوتراب غفاري برادرزاده صنيع الملك و برادر كمال الملك انتشار يافت و87 شماره از آن منتشر شد . در صفحه آغازين آن و در برخي صفحات ديگر ، تصاويري از رجال و شاهزادگان كه ميرزا ابوتراب نقاشي مي كرد به چاپ رسيد .

133
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تصويرسازي مطبوعاتي
دو شنبه 6 ارديبهشت 1395 ساعت 12:7 | بازدید : 112 | نوشته ‌شده به دست ليلارخشي قاضياني | ( نظرات )

خواندن تصوير، يعني درك پيام ضمني آن ، پديده اي انديشگرانه است وحتي ساده ترين تصاوير نيز از ديدگاه فرهنگ هاي گوناگون ، به شيوه هاي متفاوت مورد تفسير قرار مي گيرند . چشم آنچه را كه مي خواهد ببيند ، برمي گزيند ولي تصوير بيش از آنكه به شيوه اي فيزيكي خوانده شود، به گونه اي ذهني فهم مي شود . براي آن كه تصويري توانايي برقراري ارتياط داشته باشد ، بايد متناسب بازمينه هاي فرهنگي ، اجتماعي ، طبقاتي ، فيزيولوژيكي و ... گيرنده پيام خويش باشد تا او قادر به ارتباط با متن و پيام تصوير شود و به بيان ديگر آن را بخواند .

انسان در گذشته هاي دور و قبل از به وجود آمدن برخي وسايل ارتباطي مانند نوشته و خط ، از طريق تصور و تجسم و مصوركردن مفاهيم بصري ، ارتباط برقرار مي نمود و سپس وسايل ارتباطي نگارشي ، يعني الفباء، ابداع و عالمگيرشد . اكنون نيز براثر تحولات جديد ارتباطي ، انسان دوباره مانند گذشته علاقه مند است كه از طريق امكانات تصويري ، بهتر وسريع تر عمل نمايد . بين روش هاي مختلف آن يعني فنون سنتي تصويرسازي ، امكانات بي شمار عكاسي و استفاده از نرم افزارهاي رايانه اي نيز مرز خاصي وجود نداردو در تصويرسازي معاصر براي مطبوعات ، همه اين امكانات به كارگرفته مي شود .

هدف اصلي تصويرگرياطراح تصوير، راهنمايي بينندگان درباره مطلبي است كه فهم يا تجسم آن از طريق نوشتن يا گفتن دشوار است . فرهنگ انساني كه تاكنون مغلوب گفتار و زبان كلامي بوده است به تدريج به سوي تصويرو تصويرگري روي مي آورد . يادگيري و فهم زبان ، پيچيده و نسبتا مشكل است در حالي كه تصوير صريح و ساده است و به سرعت بسياري از انديشه ها را به ديگران منتقل مي كند . پس از اختراع صنعت چاپ و متعاقب آن توليد كتاب در زمينه هاي مختلف و استفاده از تصويرسازان براي انتقال بهتر مفاهيم ، طرز تفكر و فهم عملي مردم از پديده ها ، رشد و تحول شگرفي نمود كه اهميت آن از رشد و عظمت اقتصادي و فني آن قرن كمتر نبود . در نيمه دوم قرن بيستم كه زمان هجوم اطلاعات گوناگون ( به دليل رشد سريع راديو و تلويزيون ) است ، تصاوير ديگر فقط يك توصيف كننده ي ساده ي اخبار نبودند، بلكه خود نيز انديشه ها و مفاهيمي را القاء مي كردند . به اين ترتيب مفهوم ذهني ، واقعيتي ملموس گرديد و به عنئان يك عنصر ساختاري درآثار هنري به كاربرده شد . ازآن پس طراح كه از تخيل تصويري برخوردار بود ، وظيفه تفسير و تاويل متن نويسنده را به عهده گرفت .

اين موج جديد به طراح امكان داد كه به جاي ساختن طرح هاي محدود براي يك متن ، به خلق فضاي جديد براي متحد ساختن كلام و تصويربپردازد و اين امر سبب شد تا سبك ها و تكنيك هاي شخصي نيز درطراحي گرافيك توسعه يابد ومرزهاي پيشين ميان هنرهاي زيبا و اطلاع رساني تصويري عاميانه از ميان برداشته شود . محدوديت طراح در انتخاب ابزار ووسايل ودر نتيجه اجراء وارائه طرح به صورت تك رنگ و عدم استفاده از رنگ مايه هاي خاكستري كه تا سال ها از مهمترين ويژگي هاي طراحي و تصويرسازي براي مطبوعات بود وآن رااز سايرشاخه هاي تصويرسازي جدا مي كرد ، امروزه به تدريج در حال زائل شدن است . تصويرگران براي چگونگي شروع كار ، شيوه هاي مختلفي به كار مي برند اماهمگي در مورد اهميت مطالعه و درك و فهم خلاصه طرح با هم توافق دارند .

اولين مرحله قبل از آغاز تصوير سازي ، فهميدن و شناختن نشريه است .... كار يك تصويرساز بيشترين لذت و نيز چالش ، درفهم و درك موضوع متن و نيز تبديل آن به تصويراست . تصويرسازان در مي يابند كه به ناچار بايد در مدتي نسبتا كوتاه در موضوعي كه آن را تصويرسازي مي كنند ، تخصص پيدا كنند . اين موضوعات مي تواند در مورد روابط انسان ، جراحي اعصاب ، سياست سبز ( موضوعات زيست محيطي ) ، مسكن درون شهري و .... باشد . امكانات نامحدود هستند و داشتن انعطاف پذيري در به تصوير كشيدن موضوعات متعد مي تواند راه گشاي كار در نشريات مختلف باشد . تحقيق و بررسي بيشتر پيرامون موضوعات براي كسب آگاهي بيشتر ، بخشي از فرآيند است . مقاله اي كه قرار است منتشر شود ، بايد دانش تخصصي در سطح مخاطبان خود ارائه كند . يعني دانشي كه با كسب آن سرعت تصويرسازي افزايش يابد . نكته كليدي اين اين است كه بدانيم تصويرسازي مورد نظر ( درمطبوعات ) در كدام قسمت صفحه قرار مي گيرد . قرار گرفتن در سمت چپ و يا سمت راست يك صفحه گسترده ، برچگونگي ايجاد و ساخت تصوير موثر است ، بطور مثال يك تصويرمي تواند در داخل يا بيرون نشريه قرار گيرد .

133
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
انواع تصويرسازي
یک شنبه 5 ارديبهشت 1395 ساعت 18:0 | بازدید : 203 | نوشته ‌شده به دست ليلارخشي قاضياني | ( نظرات )

تصويرسازي فصل مشتركي از گرافيك ديزاين ، هنرهاي زيبا و ديزاين تعاملي است كه دامنه گسترده اي ازفعاليتهاي خلاقانه را شامل مي شود : ( تصويرسازي براي روزنامه و مجله ، تبليغات و بسته بندي محصول ، كتاب هاي كودكان و بزرگسالان ، فرم هاي كوچك وبزرگ درگرافيك متحرك و انيميشن ونيز تصويرگري كتب مصور ورمان هاي تصويري) تصويرسازي اخيرا فعاليت درشاخه هاي غيرسنتي (رسانه هاي غيرچاپي) رانيزدر برگرفته است ، شاخه هايي چون ، توليد اسباب بازي و ديزاين منسوجات ، تصويرگري براي صفحه نمايش ( فيلم هاي انيميشن ، كارتون هاي اينترنتي ، گرافيك موبايل ) و نيز اشكال خياباني ديزاين ، همچون تصويرگري براي اسكيت بورد، عكس برگردان و گرافيتي . امروزه طراحان و تصويرگران از امكانات بياني هر هنر تصويري ديگري براي به تصوير كشاندن موضوع استفاده مي كنند . آن ها از عكاسي ، مجسمه سازي ، نقاشي ، خوشنويسي ، حكاكي ، سينما و..... بهره مي برند ، زيرا در واقع بيان تصويري درتمام هنرها يكسان عمل مي كند . هر چند كه وسايل و شيوه هاي اجرايي آنها با هم متفاوت است و اين تفاوت هاي اجرايي فقط گاهي مرزهاي ظريفي را در بيان آن ها ايجاد مي كند . در واقع مي توان گفت كه اين جزئيات بياني به سان گويش هاي مختلف يك زبان عمل مي كنند و اساس باهم متفاوت نيستند .

استفاده از اين همه امكانات گوناگون در تصويرگري نتيجتا سبب تعداد و گوناگوني تخصص ها و روش ها در اين هنر شده است و روز به روز براين انشعاب ها افزوده مي شود و منجر به پيدايش ديدگاه ها و شگردهاي بديع و نوظهور مي گردد. بنابراين وقتي به خيل تصويرگران نگاه شود با وجود تنوع بي حد تخصص ها و شيوه ها ، همه ي آنها را مي توان در حيطه ي تصويرگري و تصويرسازي ديد . جمعي ازايشان به كار تصويرسازي براي كتاب مشغو لند و كتاب ها از حيطه مربوط به كودكان شروع شده و به كتب همه ي سنين خوانندگان و همه ي موضوعات مورد نظر آن ها چون : انواع ادبيات ، هنر، علوم ، فنون و .... ختم مي شود كه باز مي توان همه ي اين گوناگوني كتب را به دو شيوه ي تصويرگري يعني تزئين كتب و تصويرسازي براي متن آن ها تقسيم كرد و هريك از اين دو شعبه محتاج تخصص و تجربه اي ويژه است . شايد به ظاهر تصويرسازي براي متن از اهميت بيشتري برخوردار باشد . اما مي دانيم در هنر تصويرسازي سنتي ما ، حاشيه سازي يعني تذهيب و تشعير سازي ، جايي بسيار والا و ارجمند دارد و هنرمندان برجسته اي به اين كار و سايرفنون مربوط به آن پرداخته و آثاري نفيس و بي بديل به جاي نهاده اند .

باكمي دقت به موضوع هاي متنوع تصويرگري كه شامل ده ها رشته جداگانه مي باشد مي توان تا حدودي به اهميت و لزوم تنوع شيوه ي بيان آن ها پي برد . مثلا اين كار در زمينه ي تصويرسازي براي متن يك كتاب پزشكي يا تصويرسازي فني يك كتاب مكانيك و تصاوير يك كتاب تاريخي ، يك كتاب جغرافيا ، يك كتاب سياحتنامه ، يك اثرادبي ، يك كتاب آموزشي دوران تعليمات مدرسه اي ، يك جزوه ورزشي ، عكاسي ، مدولباس ، يك قصه زيبا و لطيف كودكانه ، مجموعه اشعار و.... چه اندازه بايد تفاوت وجود داشته باشد . وقتي وارد حيطه ي روزنامه نگاري مي شويم بازهم شيوه ي متفاوتي رابايد پي بگيريم ، به همان ترتيبي كه نويسنده اي ، مقاله يا مطلبي را با سطح و توقع خاصي براي روزنامه يا مجله اي تهيه مي كند ، تصويرگري اي مطالب هم ، همان شان و لحن موضوع را به خود بگيرد ووقتي ملاحظه كنيم كه حتي شيوه و روال هر نشريه نيز به جاي خود در كيفيت نگارش آن مطالب تاثير مي گذارد، طبيعي است كه برشيوه ي طراحي و تصويرسازي آن هم تاثير بگذاريد . به اين معني كه مصور كردن يك نشريه ي روزنامه با يك نشريه ي هفتگي تفاوت دارد و اگر هر كدام ازاين نشريات مدعي راه ورسم خاصي نيز باشند ، باز اين تفاوت ، دگرگوني هاي ويژه ي ديگري را هم به خود مي گيرد و اگر دوباره گوناگوني هاي موضوعي نشريات را در نظر آوريم ، مي بينيم كه مثلا يك نشريه روزانه ي سياسي ، يك نشريه هفتگي ورزشي ، يك مجله ادبي ، يك گاهنامه هنري ، يك جزوه ي حقوقي يا اقتصادي يا مطلبي مخصوص حوانان ، كودكان ، دانشگاهيان و .... لحن ها و شخصيت هاي متفاوتي دارند و همان طور كه نمي توان آن ها را با يك قلم و شيوه نوشت ، نبايد با يك قلم هم مصورنمود .

133
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
كتاب هاي تصويري
دو شنبه 30 فروردين 1395 ساعت 18:14 | بازدید : 132 | نوشته ‌شده به دست ليلارخشي قاضياني | ( نظرات )

كتاب هاي تصويري كه از سال هاي پاياني سده نوزدهم وآغاز سده بيستم در اروپا پديد آمدند و در پايان دهه 1330 نمونه هاي همساني از آن ها در ايران منتشر شدند ، دستاورد صنعت جديد و پيشرفته نشرند . زيرا اين كتاب ها كه بيشتر براي مخاطبان كم سن و سال منتشر مي شوند ، داراي وضعيت فيزيكي ويژه اي هستند كه امكان انتشار آن ها پس از ورود دستگاه هاي چاپ پيشرفته براي چاپ تصويرهاي تمام رنگي با كيفيت مناسب به وجود آمد . كتاب هاي تصويري درتعرف رايج ، كتاب هاي كم ورقي هستند كه سطوح ديداري آن ها بيش از نوشته هاست .

نخستين كتاب هاي تصويري دراين دوره ، درونمايه هاي گوناگوني را دربرمي گرفتند .درسال1323 نخستين كتاب تصويري چهاررنگ با عنوان كودك دبيره اثرذبيح بهروز درچاپخانه بانك ملي منتشر شد. ذبيح بهروز براين باور بود كه با پديد آوردن خط كودك دبيره ، كودكان زودتر مي توانند باسواد شوند . محمود جوادي پور با تصويرگري اين كتاب به كمك تصويرهاي رنگي و گويا ، به آموزش اين خط ياري رساند. درسال 1333 جوادي پور كتاب تصويري ديگري به موش وگربه اثر عبيد زاكاني را به تصويردرآورد . اواين اثر كلاسيك ادبيات ايران رابااستفاده ازتكنيك آبرنگ و مركب سفيد برروي كاغذ سياه ، با نگاهي نوتصويرگردي كرده است . جوادي پور با كشيدن تصويرهاي بزرگ آبرنگ دريك صفحه كه باتصويرهاي سياه و سفيد دربخشي ازصفحه روبه رو همراه شده اند و در مجموع دردو صفحه روبه روي هم در سنجش با متن ، فضاي بيشتري رابه خود اختصاص داده اند ، كاري نو در گستره ادبيات كودكان ايران انجام داده است .

حساب مصور اثر ضياء الدين جزايري باتصويرگري يحيي دولتشاهي ، ازنخستين نمونه هاي عدد آموز است كه درآن ، كودكان با كمك تصويرهاي چهاررنگ با عددها و مفاهيم رياضي آشنا مي شوند . دربخش پاياني كتاب . شماري از ترانه متل هاي كودكانه بادگرگوني هايي در متن ، به شكل پرسش هاي رياضي درآمده اند . اين پرسش ها كه از آهنگ وريتم و طرحي آشنا برخوردارند با همراهي تصوير، كودكان رابه يادگيري مفاهيم رياضي روش يكساني پيروي نكرده است . شخصيت هاي كودك درروي جلد كتاب كودكان اروپايي هستند ودرداخل كتاب ، برخي تصويرها همساني هايي با الگوهاي اروپايي دارند . درتصويرگري متل ها و ترانه هاي عاميانه تلاش شده است براي شخصيت ها پوشش هاي ايراني ، به ويژه روستايي گزينش شود . دربرخي چاپ ها ، جاخوردگي هاي رنگي در تصويرها از كيفيت ان ها كاسته است .

افسانه ها و قضه هاي عاميانه . ازديگر منابعي بوذدند كه تصويرگران براي آفرينش كتاب هاي تصويري كودكان ازآن سود جستند . جعفر تجارتچي ، كاريكاتوريست ويكي ازپيشكسوتان انيميشن در ايران ، درسال هاي 1337 تا1347 نزديك به 13 كتاب تصويري از داستان ها و قصه هاي عاميانه ايراني تهيه كردكه ازجنبه سبك و روش كارهمسان اند .

133
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0